English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9268 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
night landing U فرود شبانه
night landing U پیاده شدن درساحل در شب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
landing U فرودگاه هواپیما
landing U بزمین نشستن هواپیما
landing U پاگردان
landing U فرود
landing U ورود به خشکی
landing U پیاده شدن به ساحل فرود هواپیما
landing U نشستن هواپیما
landing U پاگرد
landing U اسکله
landing U فرود ژیمناست به زمین
landing U ورود بخشکی
landing U فرود [هواپیما یا موشک]
landing mat U باندفرود تعجیلی
landing mat U باند فرود اضطراری
landing light U چراغ فرود
landing hill U تپه فرود
forced landing U فرود اجباری هواپیما
forced landing U فرود اجباری
landing group U گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
landing gear U ارابه فرود
landing schedule U برنامه پیاده شدن به ساحل برنامه عملیات اب خاکی برنامه فرود
landing place U فرودگاه اسکله
diversionary landing U فرود انحرافی برای اغفال دشمن فرود منحرف کننده
chinese landing U پهلو گرفتن به سبک چینی
conventional take off and landing U هواپیمایی با نشست وبرخاست معمولی
landing party U گروه پیاده شونده به ساحل تیم فرود
landing party U گروه اب خاکی
landing order U دستورتخلیه بار
landing order U اجازه تخلیه بار
landing net U تور ماهیگیری با دسته کوتاه یا بلند, دامی که باماهیهای بزرگ راباان به خشکی میکشند
landing gear U عراده هواپیما وسایل فرود امدن
landing ship U ناو نیرو پیاده کن
landing area U منطقه فرود
landing approach U مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
landing angle U زاویه فرود
landing aircraft U هواپیمای در حال فرود
landing aids U وسایل کمک ناوبری فرودهواپیما وسایل کمکی فرودهواپیما
instrument landing U فرود با استفاده ازدستگاههای کنترل هواپیما وبرج مراقبت
instrument landing U فرود کور
landing window U پنجرهفرود
landing attack U تک همراه با پیاده شدن به ساحل
landing beach U ساحل پیاده شدن
landing approach U مسیر تقرب
landing stage U حملباقایق
landing beam U نورافکن هدایت زمینی هواپیمابرای فرود
landing forces U نیروها پیاده شونده به ساحل
landing forces U قوای اب خاکی
landing forces U نیروهای پیاده شونده
landing gear U چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
landing area U منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
quarter landing U پاگرد پله با 081 درجه گردش
landing zone U فضای دیسک سخت که داده عبور نمیکند
administrative landing U پیاده کردن بار و مسافر به صورت اداری
administrative landing U پیاده شدن اداری
landing craft U کرجی ساحلی
landing zone U نوک وارد این ناحیه میشود و به دیسک یا داده آسیبی نمیرساند
landing deck U غرشهفرود
landing attack U تک فرود یا پیاده شدن به ساحل با کشتی یاهواپیما
landing strips U باند فروداضطراری هواپیما یا هلی کوپتر
landing strips U باند فرود
landing strip U باند فروداضطراری هواپیما یا هلی کوپتر
landing strip U باند فرود
crash-landing U سقوط کردن هواپیما
vertical take off and landing U هواپیمایی که بدون داشتن سرعت نسبی قادر به برخاستن از سطح زمین معلق ماندن در هوا و فرودمجدد باشد
soft landing U فرود نرم
secondary landing U منطقه پیاده شدن فرعی برای پشتیبانی از عملیات پیاده شدن اصلی
landing zone U منطقه نشست هوایی
air landing U پیاده شدن از راه هوا هوانشست کردن
landing threshold U نقطه شروع عملیات اب خاکی
landing weight U وزن فرود
landing threshold U استانه فرود اب خاکی
landing spot U نقطه فرود
landing slab U تاوه پاگرد
landing site U محل فرود
landing site U پایگاه فرود
landing weight U وزن با هنگام تخلیه
landing wires U سیمهایی برای متحمل شدن نیروهای وارد بر سازه هواپیما در حال فرود
landing field U فرودگاه
landing zone U منطقه فرود
air landing U فرود از راه هوا
air landing U فرودهوایی
landing vehicle U خود روشنی دار اب خاکی
landing ship dock U اسکله فرود اب خاکی
maximum landing weight U حداکثر وزن فرود
advanced landing field U پایگاه فرود مقدم
landing, storage, delivery U تخلیه
landing, storage, delivery U نگهداری
landing, storage, delivery U تحویل
landing craft tank U ناو تانک پیاده کن
landing craft raiding U قایق هجومی
landing craft assault U قایق نیرو پیاده کن
landing signal officer U افسر ارتباط فرود
front landing gear U ترمزجلوییفرود
naval landing party U تیم اب خاکی نیروی دریایی تیم اماده کردن ساحل برای عملیات اب خاکی
main landing gear U ترمزاصلیفرود
air landing facility U تاسیسات مخصوص پیاده شدن از راه هوا تاسیسات فرودهوایی
design landing weight U حداکثر وزن پیش بینی شده هنگام فرود هواپیما برای استفاده در محاسبات طراحی
deck landing aid U کمکهای فرود
army landing forces U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
automatic approach and landing U روش کنترل خودکار سرعت ومسیر هواپیما در تقرب
auxiliary landing field U فرودگاه کمکی
brigade landing team U تیم پیاده شونده تیپی
battalion landing team U تیم پیاده شونده گردانی
advanced landing field U پایگاه هوایی مقدم
battalion landing team U تیم ساحلی گردان
divided landing gear U ارابه فرود ثابت که هیچ محور افقی بین چرخهای ان وجود ندارد
nose landing gear U ترمزفروددماغه
automatic carrier landing system U سیستم کنترل فرود خودکاربرای هواپیما
first night U شب اول
first night U شب افتتاح
first night U گشایش شب
at night U شب هنگام
at night U در شب
the night before last U پریشب
all night U همه شب
last night U شب گذشته
last night U دیشب
all night U در تمام شب
night U شب
to night U امشب
night U تاریکی
night U شب هنگام برنامه شبانه
night U غروب
his almost night U نزدیک شب است
his almost night U تقریباشب است
he went by night U شبانه رفت
To take a night off . U یک شب از کار مرخصی گرفتن
d. and night U شبانه روز
d. and night U شب و روز
night walker U فاشق شبگرد
night walker U کسیکه در خواب راه میرود
night walker U یکجورکرم بزرگ
the deep of night U دل شب
night watch U پاس شب
night watch U پاسبان شب گزمه
queen of night U نام الهه ماه وشکار
night migrant U شب کوچنده [پرنده شناسی]
night season U شب هنگام
night season U هنگام شب
night robe U لباس خواب
queen of night U زن شکارکن
queen of night U سیم نقره
Good night U شامگاهان نیکو
night vision U دید در شب
night vase U فرف ادار
night tide U جزرو مدشبانه
night tide U هنگام شب
night table U پاتختی
night shirt U پیراهن خواب مردانه یاپسرانه
night suit U جامه خواب
night stick U چوب باتون
night stick U باتون
night soil U برازی مستراح
night soil U سواد
night soil U کثافات مبال
night vase U قاروره
night vase U شاشدان
night vision U دید شب
night vision U دیدبانی در شب دید شبانه دیدبانی شبانه
the night is yet young U تازه سرشب است
Good night. U شب بخیر
day and night <idiom> U شب وروز پشت سرهم
Could you put us up for the night ? U ممکن است شب را اینجا منزل کنیم ؟
I went hungry last night . U دیشب گرسنه ماندم
Where do you want to go this time of night ? U این وقت شب کجا می خواهی بروی ؟
Can you stay over night? U می توانی شب را با ما (نزد ما ) بمانی ؟
On Sunday night. U شب یکشنبه
He vanished into the night. U در سیاهی شب نا پدید گشت
I had a dream last night. U دیشب خواب دیدم
stag night U مهمانیمردانهکهفردایروزعروسیبرگزارمیشود
opening night U شباولیناجراییکقطعههنری
night shift U شیفتشب شبکار
night porter U پذیرششبهتل
fly-by-night <idiom> U نامطمئن (کار،شفل)
What is the price per night? U قیمت برای یک شب چقدر است؟
the third watch of the night U پاس سوم شب
accommodation for the night U خوابگاه برای یک شب
we made a night of it U چه شب خوشی گذراندیم چه شبی کردیم
what a night we made of it U چه شبی کردیم چه شبی گذراندیم
one-night stand U نمایش یک شبه
one-night stand U برنامهی یک باره
one-night stand U تک برنامه
one-night stand U رابطهی جنسی یک شبه نه مداوم
one-night stands U نمایش یک شبه
one-night stands U برنامهی یک باره
one-night stands U تک برنامه
one-night stands U رابطهی جنسی یک شبه نه مداوم
I was up all night in my bed. U من تمام شب را در تخت خوابم بیدار بودم.
bonfire night U شبپنجمنوامبرکهدرآنجشنوآتشبازیبرپامیکنند
night-time U هنگام شب
guest night U شب مهمانی
he did not est all night U درتمام شب ارام نگرفت
he did not est all night U همه شب نیارمید
he outwatched the night U شب بپایان رسیدو او همچنان بیداربود
i was up late last night U دیشب تا ان موقع هنوزنشسته
i was up late last night U بودم
in noon of night U در نیمه شب
live out the night U شب را بسر بردن
live out the night U شب را صبح کردن
my wakeful night U شب بیخوابی یا بیداری من
Recent search history Forum search
1party all night sleep all day
0Jennifer did not sleep well than night
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com